نتایج جستجوی عبارت «حسن برزو مشکان مدرسه ششم بهمن شلمچه ۱۳۶۵/۱۰/۲۰ کربلای ۵» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید نظر نمایانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
زیباترین قصه‌های انقلاب اسلامی، حدیث عاشقانی است که به گرد شمع انقلاب، بال‌وپر را سوخته و خاکستر پسندیدند تا نشانی از آنان برای نسل آینده باشد. شهید نظر نمایانی از دلدادگانی است که اول مهر سال ۱۳۴۵ در نی‌ریز، میان خانواده‌ای زحمتکش و متدین چشم به جهان گشود. از همان کودکی با رنج و درد خو گرفت و به علت اوضاع خاص زندگی نتوانست به تحصیل بپردازد. از وقتی‌که پاهایش توان رفتن و بازوانش توان برداشتن را یافت،...
شهدا سال ۶۶ -زندگینامه شهید هادی دمیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد هادي دميري »
هادی آلاله‌ای بود از باغ سرخ شهادت که سال ۱۳۳۴ در مروشکان سرچهان سرود زندگی را در دنیای خاکی زمزمه کرد. دوره ابتدایی را در دبستان چاه سرخ نی‌ریز گذراند. از هادی جز خاطرات نیک در میان دوستان و اطرافیان چیز دیگر در میان نیست. خوش‌رویی و حسن خُلق او زبانزد همگان بوده و هست. در جریان جنگ تحمیلی چندین بار به جبهه اعزام شد و در جبهه‌های مختلفی به مبارزه با دشمن پرداخت. پسردائی هادی می‌گوید: دریکی...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید منوچهر (عبدالله) فیروزی نژاد
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
براستی عشق را در لحظه‌لحظه‌های میادین نبرد معنا کرده و در میان دود و آتش و خون، صحیفه زیبای عاشقی را خوب نوشته بودند. منوچهر از عاشقانی است که سال ۱۳۴۲ در شهر آبادان و میان یک خانواده متوسط و مذهبی دیده به جهان گشود. سال ۱۳۵۰ هنگامی‌که که در کلاس  سوم دبستان تحصیل می‌کرد، به دلیل بازنشستگی پدر، به شهر شیراز رفت و تا کلاس سوم راهنمایی به تحصیل ادامه داد. سپس ترک تحصیل کرده و حرفه...
خاطراتی از شهید سعید شاهدی در گفتگو با خانواده شهید
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سعيد شاهدي »
«ما از مردم پنهان می‌کنیم که خانواده‌ی شهید هستیم تا جوردیگری به مانگاه نکنند!» این جمله‌ی یک مادر شهید است و نشانه‌ای تأسف‌بار از وضعیت قهرمانان ملی ما که  یا جانشان را در راه اسلام و وطن گذاشتند، یا تکه‌ای از وجودشان را! و حالا خانواده‌های آنان علاوه بر داغ عزیز، باید بار گران این ناملایمات و برداشت‌های اجتماعی را نیز به دوش بکشند. این نشانه‌ها را می‌توان در برخی صحبت‌های مردم نیز دریافت؛ صحبت‌هایی از این دست که: «هرچه سهمیه...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید منوچهر (عبدالله) فیروزی نژاد
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
به‌راستی عشق را در لحظه‌لحظه‌های میدان‌ها نبرد معنا کرده و در میان دود و آتش و خون، صحیفه زیبای عاشقی را خوب نوشته بودند. منوچهر از عاشقانی است که سال ۱۳۴۲ در شهر آبادان و میان یک خانواده متوسط و مذهبی دیده به جهان گشود. سال ۱۳۵۰ هنگامی‌که که در کلاس سوم دبستان تحصیل می‌کرد، به دلیل بازنشستگی پدر، به شهر شیراز رفت و تا کلاس سوم راهنمایی به تحصیل ادامه داد. سپس ترک تحصیل‌کرده و حرفه الکتریکی...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید یوسف معصوم پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
اول مردادماه سال ۱۳۴۷، یادآور تولد عزیزی بود که در مکانی سرشار از عشق و علاقه به اهل‌بیت (ع)، در قلعه‌خواجه نی‌ریز پا به عرصه حیات گذاشت و گُل وجودش بانام نیکوی یوسف مزیّن شد. دوره ابتدایی را در دبستان ۱۵ خرداد قلعه‌خواجه به پایان رساند. به دلیل کهولت سن پدر و مشکلات مالی خانواده موفق به ادامه تحصیل نشد و برای کمک به خانواده در تأمین معاش به شغل شریف کارگری پرداخت. به‌راستی در عرصه زندگی بازویی...
زندگینامه آزاده عبدالرحیم ایچ نشین
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
عبدالرحیم ایج‌نشین در سال 1344 در خانواده‌ای کشاورز، متدین و مذهبی در شهرستان استهبان روستای درب امام زاده‌ایج به دنیا آمد. وی تحصیلات ابتدائی خود را در دبستان خواجه نصیر واقع در زادگاهش به پایان رسانید و به همراهی پدر و برادران خود به شغل شریف کشاورزی مشغول گردید. در سال 1365 جهت انجام خدمت مقدس سربازی به مناطق جنگی اعزام و ‌‌به نبرد با دشمن بعثی پراخت. در تاریخ 15/11/1365 در منطقه سومار با اصابت ترکش به ناحیه...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید حسین دمیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
آفتاب ۱۳۴۵/۴/۱ طلوع کرده و نسیم سحری وزیدن گرفته بود که نغمه زندگی را حاج حسین دمیری در روستای چاه‌سرخ نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین آغاز کرد. دست‌های مهربان مادر نوازشگر او گردید و کم‌کم در بین کودکان سری ازسرها شد. از کودکی بسیار چالاک و باشهامت بود. در شش‌سالگی راهی دبستان دهقان شد و دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد. سپس به دلیل عدم دسترسی به مدرسه راهنمایی، مجبور به ترک تحصیل شد. همدوش پدر در...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید غلامرضا پارسا
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا پارسا »
بسم الله الرحمن الرحیم خدایا! بارالها! معبودا! معشوقا! مولایم، من ضعیف و ناتوان دوست دارم چشم‌هایم را، دشمن در اوج دردش، از حلقه در بستان درآورد و دست‌هایم را در تنگه چزابه قطع کند، پاهایم را در خونین‌شهر از بدن جدا سازد و قلبم را در سوسنگرد آماج رگبارهایش کند و سرم را در شلمچه از تن جدا نماید تا در کمال فشار و آزار، دشمنان مکتبم ببینند که اگرچه چشم‌ها، دست‌ها، پاها، قلب، سینه و سرم را از...
زندگینامه جانباز علی شاکر
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
علی شاکر فرزند محمد، در تاریخ 15/8/1344 در روستای لای‌گردو از توابع شهرستان داراب در خانواده‌ای کشاورز و مذهبی دیده به جهان گشود‌. پس از مدتی به اتفاق خانواده به منطقه بنه کلاغی از توابع شهرستان نی‌ریز مهاجرت و در آن جا ساکن شدند‌. دوره دبستان را در بنه‌کلاغی گذرانده و دوره راهنمایی را تا کلاس دوم طی و پس از آن از ادامه تحصیل خودداری نمود. ‌تجاوز دشمن بعثی به خاک ایران اسلامی و فرمان امام خمینی‌(ره)...